ساز عود
ساز عود
عود به سعی امین یساولی:
عود یا بربط و یا رود از جمله معمولترین سازهای موسیقی ایران قدیم است با ظاهری به شکل گلابی، از جنس چوب درخت توت یا آبنوس با کاسه طنینی بزرگ و دسته کوتاه.این ساز در گروه سازهای زهی –زخمهای قرار میگیرد، طول آن تقریبا 85 سانتی متر است و هنگام نواختن به صورت افقی روی ران پا گذاشته میشود.این ساز در حقیقت نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی به شمار میآید و از آن در موسیقی سنتی خاورمیانه و شرق آفریقا استفاده میشود.
عود دارای دسته ای کوتاه و کاسهای نسبتاٌ بزرگ به شکل گلابی است و بر خلاف سازهای زهی- زخمهای دیگر ایران فاقد پرده بندی بوده و دارای ۱۰ تا ۱۳ سیم است.چون سطح ساز بربط از چوب پوشیده شده بود، اعراب آن را عود نامیدند.(العود در زبان عربی به معنای چوب است). این واژه در اصل عربی شده واژه رود فارسی میباشد که هم نام دیگر بربط است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد.
عود عربی بر خلاف بربط ایرانی از اصلیترین سازهای موسیقی عربی است. این ساز پس از اینکه به اروپا برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمه العودبه وجودآمده وبه تدریج به لوت تبدیل شده است.
کلمه بربط در واقع از دو واژه «بر» و«بط»تشکیل شده به معنی «مانند بط» و بط به معنی مرغابی است. در کل شکل این ساز به مرغابی تشبیه شده چون سینه جلوداده وگردن کوچکی دارد.
دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام «باربد» نوازنده رود در دربار خسرو پرویز میداند. این واژه به صورت بربت نیز نوشته شده است.در قدیم بربط را دو نوع به حساب میآوردند: یکی بربط با کاسه بزرگ و دسته کوتاه ودیگری باکاسه کوچکاما دستهبزرگ.امروز به اشتباه ساز دسته بلند را بربط و ساز دسته کوچک را عود مینامند.
بربط یا عود، بمترین صدا را در بین سازهای زهی دارد. صدای بربط بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز هم در تکنوازی و هم در گروهنوازی مورد استفاده قرار میگیرد.
تاریخچه ساز:
از آن جا که پیشینه این سازبه۱۹۷۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی گردد، می توان آن را از اصیل ترین سازهای موسیقی ایران زمین به شمار آورد. آثار باستانی میان رودان متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد، نگاره مردی ایستاده رانشان میدهدکه به نواختن بربط مشغول است.
در حقیقت سومری های باستان نخستین مردمی هستند که در آثار به جای مانده از آن ها ردپایی از این ساز در بینشان دیده می شود. ساز عود در ایران پیش از اسلام به نام بربط شناخته می شد و پس از سومری ها و در دوران هخامنشیان رواج داشته است. این ساز در عهد ساسانی بیش از همه ادوار متداول بوده است.
گویا در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته و جانشین سازی به نام «مزهر» شده است. بر پایه بعضی ازاسناد«ابن سریح ایرانی نژاد» نخستین کسی است که در عربستان و در قرن اول هجری عود فارسی یا بربط را نواخته و نوازندگی آن را آموزش داده است. الاغانی می گوید:آشنایی او با عود از آنجا شروع شد که «عبدالله ابن زبیر» جمعی از ایرانیان را به مکه دعوت کرده بود تا خانه کعبهراتعمیرکنند. دیوارگران ایرانی عود می زدند و اهل مکه از ساز و موسیقی ایشان لذت می برند و آن را تحسین می کردند، ابن سریح پس به عود زدن پرداخت و در این صنعت سرآمد هنرمندان زمان گشت.
قسمتهای مختلف عود یا بربط:
•کاسه طنینی و صفحه رو: این قسمت به شکل گلابی است و از طول به 2 قسمت مساوی تقسیم شده و از ترکهای چوبی متعدد به هم پیوسته تشکیل شده است. صفحه روی بربط از جنس چوباست که به منظور صدادهی بهتر از چوب کاج استفاده میشود. دو دایره کوچک و یک دایره بزرگتر مشبک از جنس استخوان برای خرج صدا از کاسه روی صفحه تعبیه شده است و خرک در پایین صفحه قرار میگیرد.
•پل: در 5 نقطه ازصفحه به طرف داخل کاسه،پلهایی افقی متصل به صفحه وجود دارند که از تغییر شکل یافتن صفحه جلوگیری میکنند.
•خرک و سیمگیر: خرک بربط قطعهای چوبی به طول تقریبی 10 سانتی متر است که در قسمت پایین کاسه قرار میگیرد و روی آن شیارهای کم عمقی وترها ایجاد شدهاند. در ساخت برخی بربط ها، وترها به سیمگیری که در انتهای بدنه کاسه است وصل میشوند و در برخی دیگر، خرک وظیفه سیمگیر را نیز به عهده دارد، به این صورت که وتر روی سوراخهایی که روی وتر قرار دارند گره میخورند و به طرف گوشیها میروند. معمولا خرک را مستقیما روی صفحه نمیچسبانند و بین خرک و صفحه، تکهای چوبی از صدف قرار میدهند.
•دسته: بربط دارای دسته کوتاه چوبی، تقریبا به اندازه یک سوم طول کاسه و قطر حدود 10 سانتیمتر است. در قدیم روی دسته بربط دستانبندی میشد ولی امروزه دسته این ساز فاقد دستان بندی است.
•سر پنچه: سرپنجه یا جعبه گوشیها محفظهای است تو خالی که در ابتدای طول دسته قرار دارد و کمی متمایل به طرف عقب ساخته میشود. سر پنجه محل قرار گرفتن گوشیهاست و در هر طرف 5 گوشی قرار دارد.
•شیطانک: قطعه چوب باریک و کم ارتفاعی است به عرض دسته و ار تفاع حدود یک میلیمتر بین دسته و سر پنجه قرار میگیرد و وترها از درون شیار های کم عمق آن عبور می کنند.
•تعداد و جنس وترها:بربط دارای 10 وتر است که 2 به 2 با هم همصدا کوک میشوند. در بعضی بربطها بمترین وتر را تکی میبندند و بیشتر برای صدای واخوان در نظر گرفته میشود. جنس وترها از زه (روده تابیده گوسفند) یا ابریشم تابیده با روکش فلزی و یا سیمهای نایلونی با ضخامتهای مختلف است.
•وسعت: وسعت معمول صدای بربط حدود 2 اکتاو است که به علت کوتاهی دسته ساز، حدود یک اکاو و نیم از منطقه صوتی وسط، صدادهی بهتری دارد.
•مضراب: جنس مضراب بربط از پر پرندگان بزرگ یا پلاستیک نرم است که با انگشتان دست راست گرفته میشود.
بیوا یا بربط در آن سوی مرزها:
اهل تحقیق بر آنند که«بیوا»یا بربط ژاپنی از ایران باستان آمده است.بربطهائی که از ایران و به دست بازرگانان به اروپا برده شد و الگوی بربط فرنگی( Lute )شدو از روی آنهائی که از راه چین به کرده و ژاپن آمد،«بیوا»را ساختند.گفتهاند که این ساز در دورهء تاریخی نارا Nara (سالهای 710 تا 780 میلادی)به ژاپن آمد؛بربط که به چین رفت آنرا با تحریف نام اصلی«بیپا»خواندند؛و چون به ژاپن آمد،به همین قیاس«بیوا»نام گرفت.
بسا که گوش سپردن به آواز«بیوا»پرنده خیال را به پرواز درمیآوردو این اندیشه در سر میآید که چه بسیار از مردم در چار گوشهء جهان از نغمه این ساز به شور و وجود آمدهاند؛چه بسیار داستانها و افسانههای گوناگون که در اقطار عالم همراه بانوی این ساز گفته و خواندهاند.در ژاپن هم آوای بیوا با حکایتها و داستانهای مردم و تاریخ این سرزمین همساز و دمساز است.
میگویند که این ساز گلابی شکل را در ژاپن از چوب درخت توت میسازند.غناو قدرت آوازی که با زخمه و پنجهء نوازندهء چیره دست از بیوا برمیآید،به گوش صاحبدلان مینشیند.آوای «بیوا»پرطنین و نافذ است و رنگ غم دارد. بیشتر بربطهای ژاپنی چهار تار دارد،امّا گاهی پنج تار هم دیده میشود.
در رسم قدیم ژاپن،داستانگویان و نقالان،حکایت خود را با«بیوا»همراهی میکردند. ترانههائی که با«بیوا»خوانده میشد بیشتر سرودها و داستانهای موزون رزمی بود با رنگ تند جبرگرائی یا فلسفهء جبری( Fatalism )بودائی.نمونهء این ترانهها و حکایتها،بهرهها و فرازهائی است از داستان تاریخی معروف ژاپن«هیکه مونوگاتاری»( Heike Monoga?ta?ri )یا داستان هیکه،که خواننده یا نقّال آنرا با ساز«بیوا»همراهی میکند،و به این خواندن«هی که-بیوا» میگویند،که آهنگ و وزنی خاص دارد و به نقالی شاهنامه در ایران میماند.
از نوازندههای معروف«بیوا»یا بربط ژاپنی اینروزها جونکو هاندا( Junko Handa )است که بیشتر در خارج ژاپن مینوازد.بربط او پنج سیم دارد.
ساز ایرانی هم که طنین تارهای آن نرمی و گوشنوازی«بیوا»را دارد برای شنوندهء شناسای ژاپنی آشنا و دلانگیز است.ماساهارو یوشیدا( Masaharu Yoshida )نخستین فرستاده ژاپن در تاریخ جدید که در سالهای 1881-1880(1298-1297 هـ.ق.)به ایران آمده،تجربهء خود را از ساز ایرانی چنین به قلم آورده است:«سازهای آنها(ایرانیها)عبارت بود از سنتور،نی،تار-که غمانگیز بود و احساسی از سوز و تنهائی به شنونده میداد.موسیقی ایرانی به دلم نشست و حال خوشی در من به وجود آورد»(ماساهارو یوشیدا،سفر به ایران)به ژاپنی(،ص 177)
عود نوازان معروف:
ساز عود در یکصد سال اخیر کاملاً در قبضهعربهاوبهخصوص مصریهابوده است. از جمله نوازندگان معروف این ساز منیر بشیرعراقیاست. در کنار او میتوان به نامهایی چون ریاض سنباطی، فرید الاطرش، ناصر شمه و انور براهم اشاره کرد.
عود نوازان معروف ايران:
در ايران نيز پس از احياي ساز عود تلاشهاي مثمرثمري صورت گرفت. از جمله عود نوازان معروف ميتوان به منصور نريمان، حسن منوچهري، محمود رحماني پور، اکبر محسني و عبدالوهاب شهيدي اشاره کرد. در سالهاي اخير هم که استادان ديگري به اين جمع اضافه شدند و اغلب از کساني هستند که در نواختن ساز عود نوآوريهايي داشتند، از جمله اين افراد ارسلان کامکار، حسين بهروزينيا، محمد فيروزي و جمال جهانشاه هستند. از عود نوازان معروف خطه جنوب استاداني مانندعلي محبوب ,علي ميرشکال , محمد رفيع اشعري, محمد منصور وزيري از جزيره قشم و حسين وفادار از بندر عباس ميباشند.از عود نوازان معاصر ايران ميتوان به استادمجید ناظم پور اشاره کرد که تبحر خاصي در نواختن اين ساز دارند و برای بیشترشناساندن این ساز ارزشمند زحمت ها کشیده اند.
عودسازان ايران:
عودسازاني مانندبرادران محمدي , محمد اژدري , عرفاتي , ماني جفرودي , عابديني,ملکشاهي ،خلیل موسوی و نريمان آبنوسي در ساخت عود تبحر دارند و باعث رواج بيشتر اين ساز اصالتاً ايراني شده اند.
هم چنين ابراهيم قنبري مهر با ايجاد تغييراتي در ساختار عود عربي از جمله کوچک تر کردن کاسه و بلند تر کردن دسته به قالب جديدي دست يافته و نام آن را بربت گذاشته است. اين تغييرات مورد استقبال نوازندگاني چون حسين بهروزينيا قرار گرفته است.
بسياري از ديگر سازندگان اين ساز نيز به تجربياتي در تغيير ساختار فيزيکي عود رسيده اند.